سرمایه - جلد 1

ترجمه ی این‌کتاب فوق العاده است

در جواب سوالی که دوستان درباره ترجمه جلد دوم کتاب سرمایه کرده اند: جلد دوم سرمایه قبلا توسط ایرج اسکندری و حسن مرتضوی ترجمه شده، ولی متاسفانه ترجمه این جلد هم مثل ترجمه جلد اول توسط این دو مترجم تقریبا سراسر اشتباه و بکلی غیرقابل درک است. پس باید منتظر بود تا ترجمه آقای جمشید هادیان که تا اینجا هفت هشت سال به تاخیر افتاده منتشر شود و ما مثل ترجمه خوب جلد اول ایشان بالاخره بفهمیم مارکس در این جلد دوم چی گفته است! در مورد تعداد جلدهای سرمایه: سرمایه چهار جلد است. اهمیت جلد اول در دو چیز است: ۱- همه مطالب سه جلد دیگر در سطح کلی تری در جلد اول هست، و ۲- این تنها جلد کتاب است که در زمان خود مارکس منتشر شده و بنابراین از ضبط و ربط بهتری برخوردار است. جلد دوم و سوم را دوست و همرزم مارکس، فریدریش (فردریک) انگلس بعد از مرگ او و از روی انبوه یادداشت ها و دستنویس هائی که مارکس بجا گذاشته بود ویرایش کرد و بچاپ رسانید. این دو جلد به همین دلیل با جلد اول از لحاظ روشنی و نظم و ترتیب قابل مقایسه نیستند. جلد چهارم (که خودش شامل سه کتاب یا بخش است) با عنوان تئوری های ارزش اضافه توسط کارل کائوتسکی که بعد از انگلس تا مقطع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴) اتوریته بزرگ مارکسیزم و به پاپ سوسیالیزم معروف بود (و در این مقطع بعلت خیانتش به طبقه کارگر و به جنگ خونخواران امیریالیست کشاندن میلیون ها کارگر از لنین لقب کائوتسکی مرتد را دریافت کرد) ویرایش و منتشر شد. ویراستاران انستیتو مارکسیزم - لنینیزم مرحوم شوروی در مقدمه بسیار مفصلی که به نشر این کتاب توسط بنگاه پروگرس مسکو نوشته اند توضیح داده اند که کار کائوتسکی سراپا ایراد داشته و رویزیونیستی بوده است. از آنجا که این جماعت شوروی چی (مثل توده ای های خودمان) یک روده راست توی شکم شان نیست در این مورد باید گفت حتی والله نااعلم!

درووود
ترجمه ی این‌کتاب فوق العاده است
امیدوارم استفاده ببرید

امیدوارم درست و امانت دار ترجمه ش کرده باشه!

سلام ویژه تشکر بابت گذاشتن کتاب

دوست عزیز و گرامی
از نظرتون ممنون خصوصا اینکه با جدیت نوشتید
ولی جواب سوال های من رو ندادید.
من اینهمه سعی و تلاش کردم بین همه ی این سایت ها که این موضوع رو توجیه کنم اما هنوز در این سایت نتونستم
ولی شما خودت به وسیله ی خودت میتونی توجیه بشی
برگرد و کامنت خودتو بخووووون....
نوشتی<<روشنفکر<< ببین تو کسی رو روشنفکر دونستی که قبولش نداری!!!!!!
و همونطور هم کسانی رو پیرو اهداف بشردوستانه میدونی که اصلا درست نیس منظورم امثال استالینیسم ها ست
ببین اصلا مهم نیس من کی هستم و چی کاره ام ، چن سالمه و چه شکلی هستم و ایتکه مارکس چه ریختی بود و به قول دوستمون اربده میکشید تو خیابووون یا نه
اصلا اینها نهم نیس
تو میخای یک اتوپیس معمولی یا یک لیبرالیسم یا هر چیز دیگه باش
اول از همه اینکه واقعا چی میخوای? برای جامعت چه آرمانی در سر پرورووندی???? اگر طالب آرامش و آسایش هستی اولین قدم رو برداشتی، اگر ایده ی خوب داشته باشی دومین قدم و قدم مهمتر و برداشتی و اگر قصد داری این ایده رو به وقوع بپیوندی مهمترین قدم رو برداشتی
حالا اگر من یک آنار کومونیسم رادیکال باشم یا یه لیبرال و با تعصبات احمقانه پافشاری روی این اسامی داشته باشم پس قاعدتا من برای اوون ایده های قشنگ نمیجنگم!!!!!
بلکه برای این اسامی میجنگم.
دنبال اسم نباش اگر من مارکس رو قبول دارم برام اهمیتی نداره کی خودشو کومونیست میدونه و چه رفناری داره مگر به شناخت مارکس و شناخت مارکس هم به شناخت شگردهای مفید من برای جامعه ی خودم منجر بشه، همین و بس
فکر کنم حسابی موضوع روشن شد
زنده باشید

خانم/آقاى "آزاد میاندیشم"
"دیکتاتورى پرولتاریا" از اجزاء ذاتى جامعه هایى است که قرار بوده و هست بر اساس ایده هاى مارکس بنا شود. به این موضوع صریحا در آثار مارکس اشاره شده. بنگرید بویژه به" مانیفست" که از جمله به نقش محورى روشنفکران کمونیست در این داستان مى پردازد. در عمل هم کشورهاى کمونیستى دیکتاتورى هایى بوده اند که توسط روشنفکران مارکسیست و تعداد بسیار کمى کارگر (در حزب) رهبرى شده اند. چالش شما این است که زور بزنید و دیگران را قانع کنید که به پیر، پیغمبر اونها کمونیست واقعى نبودند و ما که میراث داران حقیقى مارکس هستیم، دیکتاتورى پرولتاریا را به شکل درست بر قرار مى کنیم، ..........................
[edit=simin]1394/01/09[/edit]

[quote='Libre']بدبختى و فسادى که سرمایه دارى ببار آورده نباید ما را نسبت به مدل مارکسى جامه منعطف کند، مدلى که در آن دیکتاتورى کارگران و رهبران خود خوانده شان جاى دیکتاتورى نرم یا خشن سرمایه داران را مى گیرد. براى افراد صادق و خردباورى که خواهان سوسیالیسم هستند و حتماً لازم دارند خودشان را دنباله یک جریان تاریخى بدانند، آنارشیسم گزینه به مراتب بهترى است ...[/quote]
ببخشید منظورتون از دیکتاتوری کارگری چیه؟؟؟
یعنی هرجایی صدای مارکسیسم به گوشمون برسه پای یه رهبر خود خوانده یا یه کارگر دیکتاتور در میونه؟؟؟ بر چه اساسی شما نمونه ی یک جامعه ی کمونیستی رو تا حالا جایی مشاهده کردید که این نوع دیکتاتوری در اونجامعه وجود داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟

[quote='Amirhosein5']نقل قول از آزاد میاندیشم:نقل قول از abuadnan:متاسفانه در ایران همه مارکس را یه کافر می دونن وموسس این همه ظلمی که اتحاد جماهیر شوروی به مردم دنیا روا داشت همه باید سعی کن.... ه مردم نشان دهیم.«مهدی جنامی ابو عدنان»
.... هایی را براس رسیدن به جامعه و آرمانهای مارکس ارایه میدهند که هیچ شباهتی به هم ندارندد
زنده باد بشردوستان(آ
...بود.
امیدوارم ظلم خواهی استالینیسم رو با دادخواهی مارکسیسم اشتلاه نشود
من قبلا در نظرات شما خواندم که اسلام معرفى شده توسط دگراندیشان رو جعلى مى دونین، در حالى که قرآن معین و مشخصه و تفاسیر درست هم که هستن به علاوه شان نزول
حالا اگر بگیم نمود عملى اندیشه مارکس=استالین ، چه پاسخى هست؟ کى مى تونه(منظور فرد و اسم نیست منظور تحت چه شرایطیه) مارکسیسم حقیقى رو روى کار بیاره؟
این فقط یه سوال بود امیدوارم عصبانى نشید یا حمل بر لج بازى من نکنید. شنید...م از اصول آزاد اندیشیست[/quote]نظرات مرا درست نخواندید خیلی خلاصه بگم که من با اینکه اسلام دینی کام و درست است ولی افرادی نادرستش را از خود بروز دادند مخالفم بلکه نقدم به اسلام کاملا سرجایش است
واینکه قرآن متنی درست و ووشن و تفسیری صحیح ندارد را قبلا توضیح دادم
اولا استالین نتونست همانند یک مارکسیست واقعی باشد و لنین بسیار از او موفق تر بود
دوما سوالتان سادست کسی میتواند در جهت آن اهداف حرکت که یک مارکسیست واقعی باشد
ارنستو گوارا دو لاسرنا نمونه ی واقعی یک مارکسیست واقعی بود
نباید حتما دنبال فردی باشید که بر تخت حکومت باشد چون خدف اصلی نشستن بر آ--تخت نیست بلکه عملی شدن اهداف انساندوستانه است

بدبختى و فسادى که سرمایه دارى ببار آورده نباید ما را نسبت به مدل مارکسى جامه منعطف کند، مدلى که در آن دیکتاتورى کارگران و رهبران خود خوانده شان جاى دیکتاتورى نرم یا خشن سرمایه داران را مى گیرد. براى افراد صادق و خردباورى که خواهان سوسیالیسم هستند و حتماً لازم دارند خودشان را دنباله یک جریان تاریخى بدانند، آنارشیسم گزینه به مراتب بهترى است ...